پدرانه

بعد از زلزله دلش شور عروسکش را می زد. خیلی دوستش داشت.. 

پدر را که از زیر خاک درآوردند عروسک توی دستش بود. 

پدر خوابیده بود اما عروسک بیدار بود...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد