گفت دیگه هرگز بر نمیگردم... راه خودش و گرفت و رفت... تا میتونست دور شد... غافل از اینکه کره زمین گرد بود...
ماادما زندگی میکنن بااینکه اصلا راه روش زندگی کردنو نمیدونیم واقعا نمیدونیم بعضی موقعا وقتی خلوت میکنم با خودم میگم خداجون ادم هیچی نداشته باشه فقط درک شعور حسابی فقط بفهمه که داره چیکار میکنه خیلی سخته فهمیدن واقعا سخته فهمیدن اینکه میخوایم چیکار کنیم چه جوری زندگی کنیم چه جوری وقت اعصبانیت خودمونو کنترل کنیم چه جوری وقتی ازکسی یا کسای ناراحتی بهشون بگی و.......فهمیدن اینکه کجا؟فهمیدن اینکه براچی اومدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یلی سوال تو ذهنم هست ولی کسیو نمیبینم ازش سوال بپرسم خیلی
حالم بدجور گرفتس دیگه از نهمیدن درک نکردن شرایط موقعیتا خسته شدم از اشتباه خسته شدم از درگیر شدن با مسایل حاشیه زندگی واقعا خسته اه ه ه ه ه ه
خیلی ادما عوض شدن سرد منزوی بی منطق و....
فقط خدا عاقبت همگی بخیر کنه با این دل مشغولیای کاذبی که برا خودمون ساختیم